یک چرخه ی کامل: 2. علم نافع
از جرقه زدن یک ایده در یک ذهن خلاق تا تولید یک محصول و یا ارایه ی یک خدمت و یا همان تولید ثروت را می توان به عنوان یک چرخه ی کامل بررسی کرد؛ شاید بپرسید چرا نام چرخه را برای آن برگزیده ایم؟ برای پرسش به این پاسخ از ابتدای چرخه ی فرضی شروع می کنیم و مراحل آن و نقش دانشگاه به عنوان موتور محرکه ی یک اقتصاد موفق در این چرخه را با هم مرور می کنیم:
سوم علم دل خوشکنک نباشد، فناوری شود: هر چند تولید علم به خودی خود ارزشمند است اما مطلوب ما نیست و درست است که رشد علمی ایران بالاست ولی نباید دل مان به آن خوش باشد چرا که این علم تنها هنگامی مفید خواهد بودکه در خدمت رشد و پیشرفت صنعت و جامعه باشد. پس علم باید به دنبال برطرف کردن نیاز صنعت باشد و دانشگاه ها، آموزش و پرورش و مراکز پژوهشی باید دنبال چنین علمی باشند. اگر ما امروز برای این چنین علمی تلاش و سرمایه گذاری نکنیم فردای ما، فردای تاریکی خواهد بود. لب مطلب این که هدف، علم نافع است که میوه ی تولید و فناوری می دهد.

واژه فناوری را معادل واژه تکنولوژی و به معنای داشتن و به کار گرفتن فن و روش های علمی در یک حیطه ی خاص و ورزیدگی در آن حیطه تلقی کرده اند و این معانی را با استفاده از پسوند اتصاف (ور) که معانی دارندگی و ورزندگی را القا می کند به واژه فناوری منتقل ساخته اند[1]. البته تعاریف گوناگون دیگری هم از فناوری وجود دارد اما اجازه دهید با یک مقایسه کمی بهتر آن را درک کنیم: صنعت مجموعه نظام یافته ای است که در آن تولید کالا و خدمات اتفاق می افتد؛ با این معنی، امروزه صنعت خودروی وسیعی در کشور وجود دارد. تعریف «صنعت خودرو» این نیست که موتور خودرو را هم خودمان بسازیم، در دنیا هم معمول نیست که خودروساز، موتور و سایر قطعه ها را بسازد. اما مشاهده می شود با وجود سرمایه گذاری زیاد در صنعت خودروی کشور و گستردگی که این صنعت در کشور دارد، هنوز این احساس وجود ندارد که ما در این صنعت پیشرفت آن چنانی داشته ایم( برخلاف مثلا صنعت هسته ای). این مثال، مفهوم فناوری و تمایز آن از صنعت را نشان می دهد. فناوری، آن توانایی هایی است که ما را در امر تولید موفق می کند : توانایی طراحی، توانایی ساخت، توانایی تعمیر و نگه داری ، توانایی توسعه و غیره، این توانایی ها را فناوری می گویند. پس اگر چند جزوه را به نام دانش فنی به ما بفروشند ولی ما قادر به طراحی و ساخت مجدد نشویم، «فناوری» به دست نیاورده ایم.[2] این جاست که تفاوت فناوری با فن آوری به معنای انتقال دانش مشخص می شود.

با عنایت به مقدمه ی بالا ضرورت تولید دانش بنیان و فناوری بیش تر روشن می شود و البته نقش دانشگاه و دانشگاهیان: در دانشگاه ها ارتباط با صنعت و صنایع عظیم مانند صنایع دفاعی و یا صنایع راهبردی دیگر بیش از پیش و فراتر از یک دفتر باید دنبال شود و عنوان پایان نامه های دانشجویان مقاطع مختلف را باید نیاز صنایع بومی بسازد و نه چیز دیگری. همچنین نمی توان منکر نقش موثر شرکت های دانش بنیان به عنوان طلایه دار اقتصاد مقاومتی شد. شرکت های دانش بنیان به عنوان مکانی برای تولید دانش بنیان و بستری برای ایجاد فناوری روز مورد نیاز صنعت خواهند بود. ارتباط موثر با مراکز علمی و فناورمحور دیگر مانند پارک علم و فناوری هم از جمله وظایف اصلی دانشگاه خواهند بود.
هر چند دستگاه های مسئول از جمله دانشگاه ها در این راه وظایف سنگینی دارند اما به هرحال روند پیشرفت صنعتی بدون همت بالای دانشجویان و اساتید امکان پذیر نیست. به ویژه دانشجویان در این چرخه باید خود را یک عنصر علمی هدف دار بدانند، جرات و جسارت داشته باشند و برای پیشرفت خود و جامعه برنامه ریزی و مجاهدت علمی کنند .
چهارم فناوری متصل به صنعت باشد: آن چه که اشاره کردیم این بود که فناوری باید متصل به صنعت و برای رفع نیاز صنعت باشد، برای صنعتی که پیشرفت کشور را به دنبال داشته باشد و گفتیم که صنعت مجموعه نظام یافته ای است که در آن تولید کالا و خدمات اتفاق می افتد. منابع طبیعی فراوان، اقتصاد قوی، زیرساخت های فراوان کشور، نیروی عظیم انسانی جوان و متخصص و موقعیت جغرافیایی استراتژیک از جمله ی ظرفیت های میهن اسلامی مان برای یک پیشرفت بزرگ صنعتی و اقتصادی است؛(ان شاء الله) اما مطمئنا این پیشرفت شروطی دارد: ابتدا عمل دقیق مسئولان به سیاست ها و اسناد بالادستی مانند نقشه ی جامع علمی، سند چشم انداز 1404 و سیاست های اقتصاد مقاومتی که همه ناظر به عملی شدن این هدف اند و دوم عزم راسخ و روحیه ی خستگی ناپذیر و مجاهدت مردمان این سرزمین با توسل به این حدیث نبوی که تعریفی است از صنعتی سازی: " خداوند فردی را که کار نیکویی انجام دهد و آن [کار] را محکم ومتقن گرداند، مورد رحمت قرار می دهد"[3]
ادامه دارد...